جدول جو
جدول جو

معنی حسین لاری - جستجوی لغت در جدول جو

حسین لاری
(حُ سَ نِ)
ابن محمد بن فخربن علی ملقب به کمال الدین لاری. او راست: شرح رساله ’الحوراء و الزوراء’ که در 918 هجری قمری 1512/ میلادی تألیف کرده است. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیهالعارفین ج 1 ص 317) (ذریعه ج 13 ص 303) (روضات 161)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ عُ مَ)
ابن عبداللطیف بن محمد العمری قادری خلوتی دمشقی معروف به ابن عبدالهادی مؤرخ نسابه در دمشق به سال 1162 هجری قمری 1749/ میلادی متولد شده و در 1216 هجری قمری 1801/ میلادی درگذشت. او راست: المواهب الاحسانیه و جز آن. (معجم المؤلفین از جلسه البشر) (تاریخ آداب اللغه ج 4 ص 294) (روض البشر 76) (هدیه العارفین ج 1 ص 328)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ ءِ)
دهی است از دهستان چخاپور بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در چهارده هزارگزی جنوب خاوری خورموج، جنوب کوه خاک و کنار راه فرعی خورموج به دیر، ناحیه ای است واقع در جلگه. گرمسیر و مالاریایی. دارای 217 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چاه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، خرما. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن علی بن محمد بن احمد بن حسین بن احمد خزاعی نیشابوری رازی مکنی به ابوالفتوح (متوفی 535 یا 560 هجری قمری). رجوع به ابوالفتوح شود. و در هدیه العارفین ج 1 ص 312 تبصره الانام در ملل و نحل و الرساله الحسینیه را به وی نسبت داده است
ابن محمد آمدی متخلص به رازی از کاتبان دیوان بود و در 1120 هجری قمری درگذشت. او راست: ’نصایح الابرار’ و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 324)
ابن طلحه رازی کاتب. اوراست: ’هدایه’ در ترسل. (هدیه العارفین ج 1 ص 332)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن احمد بن عبدالرحیم تبریزی طباطبائی. درگذشتۀ 1300 هجری قمری او راست: تفسیر سورۀ فاتحه و انعام. (ذریعه ج 4 ص 337 و 339)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ فِ)
ابن عبدالعزیزبلنسی فهری خطیب حمص و مکنی به ابوعلی بود. او راست: شرح ’الجمل’ زجاجی و جز آن. (کشف الظنون). وی به سال 679 هجری قمری درگذشت. رجوع به ابوعلی حسینی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن زید بن علی بن خدیجۀ فارسی مقلب به امام مظفر. او راست: ’جامع ما فی القرآن من الاّیات الناسخه و المنسوخه’. وی در 457 هجری قمری 1065 میلادی درگذشته است. (معجم المؤلفین از بروکلمان ذیل اول ص 722)
کمال الدین. یکی از علمای نحو. او راست: ’تنقیح المناط’ و ’اساس القواعد’
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن حسین بن حسن، ملقب به علاءالدین جهانسوز ملک الجبال عباسی. از 545- 556 هجری قمری پادشاه غور بوده است. وی دولت غوریۀ فیروزکوه را بسط داد و بهرامشاه غزنوی را شکست و شهر غزنین را قتل عام کرد و هفت شبانه روز این شهر را بسوخت و به این سبب جهانسوز لقب گرفت. رجوع به غوریان شود
لغت نامه دهخدا
(حُسَ نِ عَشْ شا)
ابن علی بن حسن بن محمد بن فارس عشاری بغدادی شافعی ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوعبدالله فقیه اصولی. قاضی بصره بود. در 1150 هجری قمری 1737/ میلادی متولد و در بصره به سال 1194 هجری قمری 1780/ میلادی درگذشت. او راست: الابحاث الرفیعه فی الرد علی الشیعه و دیوان شعر و جز آن. (معجم المؤلفین از اعلام زرکلی) (هدیه العارفین ج 1 ص 328) (الکشاف اسعد طلس)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
شاعر معاصر سام میرزا صفوی و متوفی در دامغان 941 هجری قمری (ذریعه ج 9 ص 497)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ رِ)
ابن عبدالله رئیس الکتاب رومی متخلص به عارف. درگذشتۀ 1001 هجری قمری او راست: احسن القصص که داستان یوسف و زلیخا است. (هدیه العارفین ج 1 ص 420)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ طَ)
دهی است از دهستان خادۀ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. ناحیه ای است واقع در 9هزارگزی خاور نورآباد وشش هزارگزی خاور راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 90 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ کرمعلی هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ طَ بَ)
ابن اردشیر بن محمد کاتب ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوعبیدالله. شاگرد نجیب الدین یحیی (601- 689 هجری قمری). بوده و از وی اجازۀ روایت دارد. (ذریعه ج 1 ص 253)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن طالب بن عباس بن ابراهیم بن حسین بن عباس بن حسن بن عباس بن حسن بن محمدعلی بلاغی ربعی کاظمی شاعر نجفی. درگذشتۀ 1320 هجری قمری 1902/ میلادی (معجم المؤلفین ج 4 ص 13)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن عبدالله معتزلی مکنی به ابوعبدالله. متکلم. مؤلفات بسیار داشت و در 367 هجری قمری 978/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین ج 4 ص 19)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن عمر. منسوب به جد خویش و محدث است. در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ)
دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 23هزارگزی شمال باختری دشتیاری و کنار راه مالرو فهرج به قصرقند. ناحیه ای است واقع در جلگه، گرمسیر مالاریائی. دارای 250 تن سکنه میباشد. بلوچی زبانند. از باران مشروب میشود. محصولات آنجا توت، حبوبات، لبنیات. اهالی به کشاورزی، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ میرولدزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ)
ابن احمد بیهقی مکنی به ابوعلی. او راست: ’ولات خراسان’ و ’نتف الطرف’. (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن ابی بکر. محدث است. در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن حسین بن ابراهیم بن اسماعیل حسینی. از مدرسین جامع ازهر. متولد 1286 هجری قمری و متوفی 1354 هجری قمریمؤلفاتی دارد که در معجم المؤلفین یاد شده است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَ)
ابن شمس الدین محمد خفری. ملقب به قوام الدین. او راست: جعفریه در حساب به فارسی که بنام شاه سلطان جعفر نگاشته است. (ذریعه ج 5 ص 109)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 54هزارگزی شمال باختری نورآباد و 22هزارگزی باختر راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است تپه ماهور. سردسیر مالاریایی. دارای 120 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. و راه مالرو است. ساکنین از طایفه غیب غلام بوده برای تعلیف احشام زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ)
ابن اسماعیل بن مصطفی رومی. او راست: کشف الکروب که در 1205 هجری قمری تألیف کرده است. (هدیه العارفین ج 1 ص 327)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ ءِ)
ابن محسن بن مرتضی بن محمد بن علی حسینی حائری شاعر. تذکرهٔ شعرا دارد. وی در 1246 هجری قمری / 1830م. متولد و در 1319 هجری قمری / 1901 میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 27 ص 126)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رِ)
ابن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح عاملی جباعی همدانی ملقب به عزالدین. وی پدر شیخ بهائی است و در علوم زمان دست داشت. وی در اول محرم 918 هجری قمری 1512/ میلادی در جبع متولد شد و به اصفهان مهاجرت کرد و در قزوین پایتخت صفوی سکونت گزید و در سفر بحرین در قریۀ مصلی در بحرین در 8 ربیع الاول 984 هجری قمری 1576 میلادی درگذشت و همانجا مدفون شد. مؤلفات بسیار دارد. (ایضاح المکنون) (تنقیح المقال ممقانی) (معجم المؤلفین) (تاریخ آداب اللغه جرجی زیدان) (اعیان الشیعه) (ذریعه)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ جَ زَ)
ابن احمد جزری حلبی شاعر از حلب به روم رفت و بازگشت و در حماه در 1032 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 321)
ابن احمد بن عبدالله شافعی. درگذشتۀ 444 هجری قمری دیوان شعر و مصباح الزمان دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 309 و 310 از صفوهالادباء)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن محمدتقی بن محمدعلی نوری مازندرانی محدث رجال شناس معاصر معروف به حاج میرزاحسین نوری در 1254 هجری قمری / 1838 میلادی در فومن مازندران متولد گشت و به عراق مهاجرت کرد و در نجف در17 جمادی دوم 1320 هجری قمری 1902/ میلادی درگذشت. او راست: ’فصل الخطاب فی تحریف الکتاب’ که موجب طعن بر وی گردید و کتابی بنام ’کشف الارتیاب’ در رد آن نوشته شدو حاجی نوری نیز ردی بر ’کشف الارتیاب’ نگاشت و حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی مؤلف ذریعه کتابی بنام ’النقداللطیف’ در محاکمه میان ایشان با تأیید حاجی نوری نگاشت. (ذریعه ج 10 ص 220). ونیز او راست: ’مستدرکات الوسائل’ که ذیلی است بر کتاب ’تفصیل وسائل الشیعه’ تألیف شیخ حر عاملی که در سه جلد بزرگ چاپ شده و اخیراً نیز در چندین مجلد تجدید چاپ شده است. دیگر از آثار او ’دارالسلام’ در خواب نما شدن و ’کشف الاستار’ و ’البدر المشعشع فی ذریه موسی المبرقع’ و ’تحفهالزائر’ و ’جنهالماوی’ و ’حاشیۀمنتهی المقال’ و ’سلامهالمرصاد’ و ’شاخۀ طوبی’ و ’صحیفۀ علویه’ و ’صحیفۀ سجادیۀ چهارم’ که ذیل است بر ’صحیفۀ سجادیه سوم’ تألیف عبدالله افندی و ’ظلمات الهاویه’ و ’فیض قدسی’ در تاریخ خاندان مجلسی و ’کلمه طیبه’ و ’لؤلؤ و مرجان’ که در آن به روضه خوانان تاخته و موجب دشمنی آنان و طعن بر وی گردید. و مستدرک مزار بحار و ’معالم العیر’ که مستدرک جلد هفدهم بحار است و ’مواقع النجوم’ و ’میزان السماء’ و ’النجم الثاقب’ و ’نفس الرحمان’ که در احوال سلمان فارسی است. وی شاگرد شیخ عبدالحسین، شیخ العراقین و شیخ مرتضی انصاری و حاجی ملا علی کنی و میرزا محمدحسن شیرازی وسید مهدی قزوینی و میرمحمدهاشم خوانساری بوده است ومعروف ترین شاگرد وی حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی مؤلف الذریعه و حاج شیخ عباس قمی میباشند. (ریحانه الادب) (هدیه الاحباب ص 180) (ذریعه) (اعیان الشیعه ج 27 ص 139) (ایضاح المکنون) (معجم المؤلفین) (هدیه العارفین ج 1 ص 330). قزوینی گوید: صاحب ترجمه کتاب خانه جامع و معتبری داشت که در ایران و عراق عرب نظیر آن در کمیت و کیفیت گویا یافت نمیشد ولی بعد از وفات او بکلی متفرق شد. وی پدرزن مرحوم شیخ فضل الله نوری مقیم تهران و جد مادری اولاد او بود و بسیاری از کتب نفیسۀ نادرۀ او را در شش سال قبل که راقم این سطور (قزوینی) به ایران مراجعت نمود نزد آقا ضیاءالدین نوری پسر شیخ فضل الله دید، ولی بعد از وفات او معلوم نشد عاقبت آن کتب به کجا انجامید. (وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی مجلۀ یادگار سال 3 شمارۀ5). مقداری از این کتب که نزد خاندان بهزادی در تهران بود توسط حاج آقا حسین بروجردی خریداری شد و به عراق عرب منتقل گردید و اکنون در نجف در کتاب خانه مدرسه بروجردی موجود است
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ)
ابن عبدالرحیم بن ولید بن عثمان بن جعفر کلابی معروف به ابن ابی الزلازل شاعر لغت شناس عرب. او راست: ’انواع الاسجاع’. وی در رمضان 354 هجری قمری 965/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین ازالوافی بالوفیات ج 11 ص 89) (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ نَ مَ)
ابن علی بن عبدالله مکنی به ابوعبدالله لغوی شاعر بصری. درگذشتۀ 385 هجری قمری 995/ میلادی اوراست: ’اسماء الفضه و الذهب’ و جز آن. (معجم المؤلفین از بغیه الوعاه 235) (کشف الظنون) (روضات الجنات) (هدیه العارفین ج 1 ص 306) (یتیمه الدهر ج 2 ص 126)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ نِ)
ابن عبدالله رومی. از کاتبان دولت عثمانی و متخلص به نثاری چلبی و در 1075 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر ترکی دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 323)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ مُ)
ثابت ضریر بغدادی. درگذشتۀ 378 هجری قمری منظومه در قراآت عشر دارد. (هدیه العارفین ج 1 ص 306) (نکت الهمیان)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ لَ)
ابن حمزۀکوفی، پسر دختر ابوحمزۀ ثمالی است و او را ابن ابی حمزه نیز گویند. کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 223)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ لُ)
ابن عبدالله برسوی متخلص به لوحی. متوفی در 1165 هجری قمری او راست: منظومۀ معراجی به ترکی. (هدیه العارفین ج 1 ص 326)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَنِ مِ)
ابن علی بن ابوالقاسم عمادالدین ابوعلی حنفی منسوب به لامش از قرای فرغانه است. در سمرقند در 522 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الزیارات’ در فروع و واقعات لامشی و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 312)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رِ)
ابن محمد بن عبدالوهاب بن محمد بن حسین دباس بغدادی و مکنی به ابوعبدالله ادیب نحوی لغوی شاعر. متولد بغداد در صفر 443 هجری قمری و درگذشته در همانجا در جمادی دوم 524 هجری قمری 1130/ میلادی دیوان شعر دارد و نیز او راست: الشمس المنیره در قرائت و جز آن. (معجم المؤلفین از الوافی ج 11 ص 106) (ابن خلکان ج 1 ص 197) (معجم الادباء ج 10ص 147) (انباء الرواه ج 1 ص 328) (بغیه الوعاه 236) (شذرات ج 4 ص 69) (کشف الظنون) (روضات ص 248) (اعیان الشیعه ج 27 ص 201) (ذریعه ج 9) (هدیه العارفین ج 1 ص 312)
لغت نامه دهخدا